جواهری ناصر ادرس عنبراباد پاساژ رئیسی فاز1
عمومی
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:نروژ, :: 18:44 :: نويسنده : احسان ملائی
پادشاهی نروژ (به نروژی: Norge، تلفظ: نُرگِه) (به فارسی دری افغانستان: ناروی) کشوری است واقع در اروپای شمالی. پایتخت آن اسلو میباشد. جمعیت این کشور ۵ میلیون نفر و واحد پول آن کرون نروژ است. کشور نروژ در غرب شبهجزیرهٔ اسکاندیناوی، غرب سوئد واقع شده و در سمت جنوب آن دریای شمال و در سمت غرب آن دریای نروژ قرار دارد. واژه نروژ به معنای «مسیر شمالی» است. زبان نروژی در دو گویش خود، زبان رسمی این کشور است. نروژی یک زبان هندواروپایی از شاخهٔ زبانهای ژرمنی است. وجود دو زبان در نروژ، باعث پیچیدگی مسائل زبانی این کشور شدهاست. این زبانها، بوکمال[۱] (زبان کتابی)، که نزدیک به زبان دانمارکی است، و نینورسک[۲] (نروژی جدید)، که نزدیک به لهجهٔ شمال سوئد است نام دارند و هردوی این زبانها از سال ۱۸۸۵ بهعنوان زبانهای رسمی نروژ شناخته شدهاند.[۳] حکومت سلطنتی نروژ ریشههایی دارد که به بیش از هزار سال قبل باز میگردد. هماینک شاه هارالد پنجم پادشاه نروژ است. نروژ جزء اتحادیه اروپا نیست و مردم این کشور در همهپرسیهای انجام شده عضویت در این اتحادیه را رد کردهاند. از مردم نروژ ۸۳٫۶ درصد به عنوان مسیحی ثبت شدهاند که ۷۹٫۴ درصد آن مربوط به پیروان آیین لوتری میشود. در نظرسنجیها و سرشماریها، تنها ۲۰ درصد از مردم نروژ گفتهاند که دین در زندگی آنها دارای نقش یا اهمیت است.[۴] امروزه تنها ۲ درصد از مردم نروژ در آیینهای کلیسا حضور پیدا میکنند که پایینترین درصد در میان کشورهای اروپا است.[۵][۶] نروژ دارای ذخایر گستردهای از نفت، گاز طبیعی، مواد معدنی، آبزیان، چوب، آب شیرین و نیروی برقآبی است. صنعت نفت حدود یکچهارم از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد و این کشور چهارمین درآمد سرانه بالا در جهان را دارا است. نروژ از الگوی کشورهای رفاهمحور شمال اروپا پیروی میکند و در ازای دریافت مالیاتهای سنگین از شهروندان، دولت به آنها بیمه درمانی همگانی اعطا میکند، به آموزش عالی یارانه میدهد، و در این کشور نظام فراگیر تامین اجتماعی وجود دارد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، و سپس دوباره از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، نروژ بالاترین شاخص توسعه انسانی در جهان را دارا بود.[۷][۸] وایکینگها مهمترین اقوامی بودند که در نروژ سکنی داشتند. از سده چهاردهم تا ۱۸۱۴ پادشاهان دانمارکی بر نروژ به صورت بخشی از قلمرو خود حکومت میکردند، نروژ، در پایان جنگهای ناپلئونی، کوشید تا مجدداً خودمختار گردد، ولی این کشور به زیر حکمرانی پادشاهان سوئدی درآمد، هرچند به پارلمان مجزای نروژ استقلال زیادی داده شد. رشد ملیگرایی در نروژ فشار بسیاری را بر اتحاد با سوئد وارد کرد، در ۱۹۰۵ - به دنبال رأی نروژیان مبنی بر لغو این اتحاد - پادشاه سوئد ادعای خود را بر تاج نروژ رها کرد تا جدایی صلحآمیز این کشور میسر شود. به دنبال رد پذیرش تخت سلطنت نروژ از سوی یک شاهزاده سوئدی، با مراجعه به آراء عمومی پرنس کارل دانمارکی - با لقب - پادشاه نروژ شد. نروژ در جنگ جهانی اول بیطرف بود و در جنگ جهانی دوم نیز اعلام بیطرفی کرد، ولی به دست نیروهای آلمانی اشغال شد (۱۹۴۰). آلمانها دولت دستنشاندهای به رهبری برپا کردند. نروژ طی سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ در اشغال آلمان بود و قسمتهای زیادی از کشور طی جنگ ویران شد و ساختمانها، کارخانجات، و بخش عمده شهرها بمباران و با خاک یکسان شد. بیشتر اجناس کمیاب شدند و بسیاری از مردم دوران سختی را تجربه کردند.[۹] تاریخ۱۸ هزار سال پیش، نروژ پوشیده از یخ بود. به تدریج هوا گرمتر شد، یخها ذوب شدند و نخستین گروه از انسانها حدود ۱۱ هزار سال پیش در دوران نوسنگی از آلمان راهی این سرزمین شدند و پس از پیمودن نواحی پوشیده از یخ به اینجا رسیدند. با گذشت زمان، هوا گرمتر شد و جنگلها رویش کردند. مردم به تدریج به کشاورزی و نگهداری از حیوانات اهلی پرداختند. در سال ۷۹۳، نروژیها به صومعهای که در جزیره دانمارکیها، و نروژیها کشتیهای خوبی داشتند و راهی سفرهای دریایی طولانی میشدند. آنها را وایکینگها مینامیدند. آنها تجارت میکردند، به چپاول میپرداختند، میجنگیدند، و افرادی را برای بردگی به اسارت میگرفتند. وایکینگها آیین خاص خود و خدایان زیادی داشتند. بسیاری از وایکینگها نروژ را ترک کردند و در جاهای دیگر مستقر شدند. نروژ از قدیمیترین حکومتهای پادشاهی اروپا بهشمار میآید که هنوز هم به قوت خود باقی است. نخستین حکومت پادشاهی به سال ۹۹۴ میلادی و ورود وایکینگها به منطقهٔ فعلی نروژ بر میگردد که یک وایکینگ به نام با پذیرفتن آیین مسیحیت خود را پادشاه نامید. در سال ۱۳۴۹ شیوع طاعون زندگی مردم نروژ را بهشدت دگرگون کرد و بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از مردم این کشور را کشت.[۱۰] طاعون انحطاط اجتماعی و اقتصادی نروژ را باعث شد[۱۱] و بازماندگان این بیماری با فقر و تهیدستی مواجه شدند.[۱۲] در سال ۱۳۹۷ میلادی نروژ و دانمارک یک اتحادیه را تشکیل دادند که چهار قرن پایدار ماند. در سال ۱۸۱۴ سوئد پیشنهاد ادغام نروژ را در خاک خود کرد ولی با مقاومت نروژ مواجه شد سپس با یک حملهٔ برقآسا نروژ را اشغال نمود اما پذیرفت که نروژ کماکان قانون اساسی خود را حفظ کند. با رشد احساسات ناسیونالیستی در سده ۱۹ میلادی با برگزاری یک همهپرسی در سال ۱۹۰۵ نروژ از سوئد جدا شد. در سال ۱۹۱۴ و با شروع جنگ جهانی اول، نروژ بی طرفی خود را در جنگ اعلام کرد. این جنگ خسارات سنگینی به صنعت کشتیرانی نروژ وارد کرد. در آغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ نروژ باز هم بی طرفی خود را در جنگ اعلام کرد با این حال با حملهٔ آلمان نازی مواجه گشت و برای ۵ سال بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ در اشغال آلمان نازی باقیماند. در این دوره شاه و دولتمردان نروژی به شهر لندن در بریتانیا گریختند و مبارزه و مقاومت خود را در آنجا ادامه دادند. نروژ قبل از جنگ ناوگان بزرگی از کشتیهای تجاری در اختیار داشت. در طول سالهای جنگ، ۱۹۴۵-۱۹۴۰، بسیاری از این کشتیها به حمل و نقل کالا به کشورهایی که علیه آلمان میجنگیدند پرداختند. دولت نروژ در لندن این حمل و نقل را سازماندهی میکرد. حدود نیمی از این کشتیها هدف بمب یا اژدرهای دشمن قرار گرفتند. حدود ۴٫۰۰۰ ملوان نروژی در طول جنگ کشته شدند. مجموعاً ۱۰ هزار زن و مرد نروژی در جریان جنگ کشته شدند. تقریباً ۷۰۰ نفر از این افراد را یهودیانی تشکیل میدادند که به اردوگاههای کار اجباری در آلمان و لهستان فرستاده شدند.[۹] در تاریخ هشتم ماه مه سال ۱۹۴۵، آلمان تسلیم و نروژ یک بار دیگر به کشوری آزاد تبدیل شد. حدود ۵۰٫۰۰۰ نروژی بعد از جنگ خائن به کشور شناخته شدند. آنها اعضای ، ناشیونال ساملینگ، بودند که از نازیها جانبداری و با آنها همکاری کردند. بعد از جنگ، ۲۵ نفر به خاطر خیانت به کشور اعدام شدند.[۹] بعد از سال ۱۹۴۵، بازسازی کشور شروع شد. این دوران بسیار پرمشغله بود. تولید و صادرات افزایش یافت و ناوگان تجاری کشور مجدداً ساخته شد و اقتصاد نروژ به تدریج بهبود یافت، گرچه تا اواخر دهه ۱۹۵۰ نیز هنوز برخی از کالاها سهمیهبندی بودند.[۱۳] در سال ۱۹۴۹ نروژ بی طرفی خود را ترک گفت و به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیوست. کشف نفت و گاز از سواحل جنوبی نروژ واقع در دریای شمال در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی اقتصاد نروژ را به یکباره متحول کرد. نروژ در سال ۱۹۷۲ با ورود به جامعه اروپا موافقت نمود، ولی همهپرسی ملی عضویت در آن را رد کرد. در ۱۹۹۲ درخواست مجدد برای عضویت در اتحادیه اروپا به صورت انتخابات جدی درآمد. اما در همهپرسی سال ۱۹۹۴ مردم نروژ پیوستن به اتحادیه اروپا را رد کردند. سیاستدر همهپرسی که در سال ۱۹۷۲ و ۱۹۹۴ میلادی برگزار شد نروژ به اتحادیهٔ اروپایی نپیوست. پادشاه نروژ هارالد پنجم در ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۹۱ پس از مرگ پدرش به قدرت رسید و کماکان هم پادشاه نروژ میباشد، پس از به حکومت رسیدن هارالد پنجم، او پسرش شاهزاده هاکُن مگنوس (زاده ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳) را وارث و جانشین خود اعلام کرد. در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۵ نیز ینس استولتنبرگ به سمت نخست وزیر نروژ برگزیده شد. احزاب سیاسی متعددی در نروژ وجود دارد و این کشور یک نظام حکومتی چندحزبی دارند. احزاب قبل از هر دوره از انتخابات اعلامیههایی را منتشر میکنند. آنها در این بیانیهها برنامههای خود طی دوره پارلمانی آینده، یا به تعبیری چهار سال آینده، را بیان میکنند. در یک طبقه بندی کلی، بزرگترین احزاب نروژ را میتوان به شرح زیر دستهبندی کرد[۱۴]:
جغرافیانروژ ۲٬۵۴۴ کیلومتر مرز مشترک با همسایگان خود دارد. با فنلاند ۷۲۹ کیلومتر، با سوئد ۱٬۶۱۹ کیلومتر و با روسیه ۱۹۶ کیلومتر. پایتخت نروژ، شهر اسلو با ۷۹۲ هزار نفر جمعیت میباشد. مساحت نروژ ۳۸۵٬۱۵۵ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۴ میلیون و ۶۳۰ هزار نفر است. از مهمترین شهرهای نروژ میتوان به برگن ۲۳۵ هزار نفر، تروندهیم ۱۵۳ هزار نفر، استاوانگر ۱۱۱ هزار نفر و باروم ۱۰۳ هزار نفر اشاره کرد. تقریباً ۷۰ ٪ خاک نروژ به دلیل سرمای شدید و همجواری با قطب شمال غیر قابل سکنی میباشد و هرچه از شمال به طرف جنوب نروژ پیش برویم از سرمای هوا کاسته و به تراکم جمعیت افزوده میشود. نروژ، کشوری کوهستانی است، قسمت عمدهای از اراضی نروژ حتی در منطقه کوهستانی پوشیده از جنگل است. چوب این جنگلها منبع درآمد خوبی برای کشور نروژ به شمار میآید. مدار قطب شمال از نواحی شمالی این کشور عبور میکند، قسمتی از مرزهای نروژ و فنلاند را رود «تانا» تشکیل دادهاست. هیچ کشوری به اندازه نروژ در سواحل خود، بریدگیهای کوچک و بزرگ ندارد، این بریدگیها متعلق به دوران یخچالی است. مشخصه خط ساحلی نروژ وجود آبدرهها (فیوردها fjords) و یک رشته خلیجکهای طویل، عمیق و باریک که از جریان یخچالها شکل یافتهاست. بخش اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل میدهد. زمینهای پست اصلی در امتداد ساحل اسکاژراک و در اطراف اسپیتسبرگن) مجمعالجزایر سردی در اقیانوس منجمد شمالی است. یانماین جزیرهای آتشفشانی بین نروژ و گروئنلند است. رودهای مهم نروژ، گلوما (گلاما)، لوگان، تانا هستند. بلندترین نقطهٔ نروژ، قلهٔ گالدهوپی گین است که ۲٬۴۶۹ متر ارتفاع دارد. آب و هوای نروژ به دلیل گرمای جریان خلیج (گلف استریم) معتدل میباشد. تابستانها با توجه به عرض جغرافیایی بسیار معتدل و زمستانها طولانی و بسیار سرد است. ریزش برف و باران به بیش از ۲۰۰۰ میلیمتر در غرب میرسد. بعضی نواحی دور از دریا به واسطه کوهها، در حد محسوسی، باران کمتری دارند. ۹۴/۲ درصد خاک این کشور زمین قابل کشت است. در شمال نروژ جزایر متعددی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: لوپهاوت، رینگ واسوی و سنجا. در شمال غربی نیز مجمعالجزایر تانا،
قسمت اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل میدهد. در شمال اقیانوس منجمد شمالی با آب و هوای سرد در مناطق شمالی و نسبتاً سرد در مناطق مرکزی و آب و هوای معتدل در مناطق جنوبی. میانگین دما از ۴ درجه زیر صفر در دی ماه تا ۱۷ درجه سانتی گراد بالای صفر در خرداد، نوسان دارد و سالانه در همین منطقه، ۱۹۶ سانتیمتر است. در بیشتر مناطق شمالی نروژ معمولاً شش ماه شب است و شش ماه روز است. اکثر مناطق شمالی نروژ معمولاً ۹ ماه در سال بارش برف و باران را به همراه دارد. از جمعیت نروژ ۱۹٫۹ درصد زیر ۱۴ سال، ۶۵٫۲ درصد بین ۱۵ تا ۶۴ سال، و بقیه (۱۴٫۹ درصد) بالای ۶۵ سال سن دارند. میانگین سنی نروژیها ۳۷٫۷ سال است. متوسط طول عمر برای مردان ۷۶٫۱۵ سال و برای زنان ۸۲٫۲۲ سال میباشد. میزان تولد ۱۲٫۱۷ در هزار، و میزان مرگ ۷۲٫۹ در هزار است. میزان باروری زنان ۱٫۸ کودک برای هر زن است. زبان نروژی در دو گویش خود، زبان رسمی این کشور است. دو گویش مختلف نروژی بوکمال (زبان کتابی)، و نینورسک (نروژی نو) نام دارند و هردوی این زبانها از سال ۱۸۸۵ بهعنوان زبانهای رسمی نروژ شناخته شدهاند. بیشینه مردم نروژ از نژاد وایکینگها و از شاخه ژرمنها هستند. اقلیت نژادی این کشور، قوم سامی است. سامیها بومیانی هستند که مدتی طولانی ساکن قسمتهای شمالی نروژ، سوئد، فنلاند، و روسیه بودهاند. جمعیت سامیها ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود که از این تعداد تقریباً ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در نروژ زندگی میکنند. سامیها زبان خاص خود را دارند که زبان سامی نامیده میشود و از خانواده زبانهای فینواوگری از دسته اورالی است و با زبان فنلاندی همخانوادهاست. اکثر سامیها هنوز هم در شمال نروژ زندگی میکنند، گرچه اسلو نیز یکی از شهرهایی است که در آن بیشترین تعداد سامیها زندگی میکنند. امروزه، فقط ٪۱۰ از سامیها از طریق نگهداری گوزن شمالی گذران زندگی میکنند. بیشتر آنها در مشاغل دیگر کار میکنند. در سال ۱۹۸۹، نخستین مجلس شورای ویژه سامیها در نروژ گشایش یافت که اعضای آن به صورت دموکراتیک انتخاب میشوند. از مردم نروژ ۸۳٫۶ درصد به عنوان مسیحی ثبت شدهاند که ۷۹٫۴ درصد آن مربوط به پیروان آیین لوتری میشود. در نظرسنجیها و سرشماریها، تنها ۲۰ درصد از مردم نروژ گفتهاند که دین در زندگی آنها دارای نقش یا اهمیت است.[۴] امروزه تنها ۲ درصد از مردم نروژ در آیینهای کلیسا حضور پیدا میکنند که پایینترین درصد در میان کشورهای اروپا است.[۵][۶] در دهههای اخیر مهاجرت از کشورهای مختلف بهویژه کشورهای اسلامی به نروژ روندی فزاینده داشتهاست. در تاریخ ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱ یک افراطی دست راستی به نام آندرس بریویک، اقدام به بمبگذاری و حمله مسلحانه به اردوی جوانان طرفدار حزب حاکم کارگر در جزیره [۱۶] از لحاظ تقسیمات کشوری نروژ از ۱۹ استان تشکیل گردیدهاست که زیر نظر استانداران و شورای منتخب اداره میشود. هر استان شامل تعدادی بخشداری (به نروژی: کمون (kommune) است. بیشتر امور جاری محل زیست افراد، توسط این بخشداریها سروسامان میگیرد. واحد پول نروژ، کرون با واحد جزء (اوره) نام دارد. در نروژ سطح زندگی بالاست. صادرات عمدهٔ نروژ را نفت تشکیل میدهد، به طوری که نروژ روزانه ۳ میلیون بشکه نفت خام صادر میکند ولی در سازمان جهانی اوپک عضویت ندارد. از دیگر صادرات نروژ میتوان به گوشت گاو، شیر و سایر فراوردههای دامی اشاره کرد. نروژ یکی از بهترین و مرغوبترین چاههای نفت دنیا را در اختیار دارد. بعلت اینکه نروژ را دریا احاطه کرده یکی از چرخههای اقتصاد این کشور را آبزیان دریایی تشکیل دادهاند. نروژ ۳ نوع ماهی دارد که در هیچ جای دنیا یافت نمیشود. در نروژ سطح زندگی بالاست. تنها قسمت کوچکی از این سرزمین قابل کشت است، و بخش کشاورزی و دامداری - که یارانه زیادی به آن داده میشود - بیشتر به تولید لبنیات و علوفه میپردازند. بیش از نیمی از مساحت نروژ پوشیده از درخت است و چوب از صادرات عمده این کشور میباشد. صنعت ماهیگیری از منابع مهم درآمد ارزی خارجی است، و پرورش ماهی - که دولت با برنامههای توسعه تشویق کردهاست - جای صید نهنگ و ماهیهای اعماق دریا را میگیرد. صنایع سُنتی تولیدی - که مربوط به فنآوری ماهی، الوار و سنگ آهن بودهاست - هماکنون براساس ذخایر بزرگ نفت و گاز طبیعی موجود در بخش نروژی دریای شمال تحتالشعاع فراوردههای نفتی و صنایع وابسته به آن است. نفت و گاز طبیعی بیش از یک سوم درآمدهای صادراتی کشور را تأمین میکند. صنایعی از قبیل مهندسی برق به کمک نیروی ارزان برقآبی توسعه یافتهاست.
نظرات شما عزیزان:
|
پيوندها خرید ساعتhttp://">ساعت فروشگاه اینترنتی ساعت دیواری"> فروشگاه اینترنتی ساعت دیواری خرید ساعت دخترانه">ساعت دخترانه تبادل لینک"> تبادل لینک خرید ساعت دیواری">خرید ساعت دیواری
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
|||||
|