کرمان
 
جواهری ناصر ادرس عنبراباد پاساژ رئیسی فاز1
عمومی
پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,کرمان, :: 9:52 ::  نويسنده : احسان ملائی       

کرمان (نام منطقه در پارسی باستان: کارمانیا[۴]) یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان کرمان پهناورترین استان ایران درجنوب شرقی این کشور واقع است. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۵۳۴،۴۴۱ نفر بوده‌است.[۵] کرمان یکی از پنج شهر تاریخی ایران است.[۶] به دلیل وسعت شهری و جمعیت کرمان، این شهر جزو کلان‌شهرهای ایران طبقه‌بندی شده‌است. وسعت شهر کرمان ۱۴۰۰۰ هکتار است. و بزرگترین شهر جنوبشرق کشوراست.شورای فرهنگ عمومی استان، بناهای تاریخی کرمان]</ref>شهر کرمان، یک مرکز جمعیتی در منطقه جنوب شرق ایران است.کرمان به لحاظ صنعتی، سیاسی، فرهنگی و علمی مهمترین شهر جنوبشرق کشور است.[۷] حاشیه‌نشینی مهمترین مشکل کلانشهرکرمان است.[۸]کرمان در حال تبدیل شدن به شهری الکترونیکی است و این شهر به عنوان پایلوت دولت الکترونیک انتخاب شده‌است و در برنامه‌های توسعه کشور باید به شهری الکترونیکی تبدیل شود.[۹][۱۰]شهرکرمان با ۱۷۵۶ متر ارتفاع از سطح دریا،سومین مرکزاستان بلند و مرتفع ایران محسوب می شود.[۱۱]و همین امر باعث اعتدال هوای شهرکرمان درفصل تابستان شده است.

محتویات

ریشه نام کرمان

نام کرمان را در کتیبه‌های داریوش می‌توان دید. در آنجا کرمان نام ناحیه‌ای است که از آن چوب یاک برای کاخهای هخامنشی حمل می‌شود. نوشته‌های یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیره‌ای از پارسیان گفته‌اند. از ریشه کر (کر به اوستا و کری به سانسکریت) چندین واژه سانسکریت در دست است. کرمن به معنی کار و کوشش و وظیفه و نیز کارکن و کوشا، کرمینه به معنی ماهر و استاد، کرمان بندا به معنی کاربنده یا وظیفه‌شناس و واژه‌های دیگر که از کرمان ساخته شده‌اند. همه معنی کار و کوشش را می‌رسانند. ریشه دیگر کر که به اوستایی «کر» به سانسکریت «کری» تلفظ می‌شود و به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژه‌های کارد، پیکار و کارزار نیز از آن است. اگر چه کرمان در گذشته نام‌های دیگری چون بوتیا، کرمانیا، گواشیر و... داشته، اما در مجموع این نظر که نام کارمان (کار به معنی تلاش و سازندگی، و مان بمعنی محل و مکان) در طول زمان به کرمان تبدیل شده بیشتر مأنوس و منطقی است، چرا که اصولاً زندگی سخت و دشوار در کویر، همتی بزرگ و والا و تلاشی افزون را می‌طلبیده. بالا آوردن آب از چند ده متری عمق زمین، کشت و زرع در زمین‌هایی که هر از چندگاه یک بار زیر توفان شن مدفون می‌شده‌اند و... ادامه حیات با چنین وضعیتی کار آسانی نبوده و نیست. در فرهنگ آنندراج می‌خوانیم: کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده. در اوستا و سانسکریت، کرمان یعنی کوشا و نریمان، یعنی مردانه.[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]

پیش از اسلام

سر اسب مربوط به دوره ساسانیان، پیداشده در کرمان

قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در شرق شهر کنونی کرمان، که هنوز خرابه‌های آنها برجاست، گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر بابکان در همین محل، شهری آباد یا قلعه‌ای مهم وجود داشته‌است. مؤلف جغرافیای کرمان معتقد است که حدود ۲۲۰ پس از میلاد، به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده‌است بنا به گفته هرودت کرمانیا از قبایل دوازده گانه ایران می‌باشد و ساتراپی چهاردهم (دارا) مشتمل بر ایالت کرمان بوده‌است. در روایات اساطیری آمده‌است که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانی‌هایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه می‌دهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز می‌شود و اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شدهٔ بابِل) قرار داد سپس سخن از حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت.[۱۶][۱۷] بنا بنوشته‌های مورخ کلدانی و کاهن معبد مردوک در سالهای ۵۳۹ -۵۳۸ -که کتب او از منابع مهم تاریخ زمان کورش است – کرمان از ولایات تابعه کوروش بوده و محلی مطمئن برای او بشمار می رفته‌است. در عصر داریوش کبیر نام کرمان جزء ولایات تابعه هخامنشی آمده‌است و در کتیبه بنای شوش کلمه‌ای مشاهده می‌شود که نام چوب درختی بوده‌است که برای استحکام بنای ساختمانها (شاید همان کاخ) به کار می رفته و محل تهیه این چوب کرمان ذکر شده‌است. در این مورد داریوش می‌گوید «چوب بیش مکن از گنداره (پیشاور) وکرمان حمل شود.» در متن کتیبه‌ای که از شاپور اول ساسانی – در اطراف کعبه زرتشت در نقش رستم فارس – بدست آمده‌است، شاپور درباره قلمرو خود چنین می‌نویسد: منم خداوندگار مزداپرست شاپور شاهنشاه ایرانیان وغیر ایرانیان. امارات و ولایات امپراتوری ایران اینها هستند: پارس، پارت، خوزستان، میشان، آشور، آذیان، عربستان، آذرآبادگان (آذربایجان)، ارمینیا،(ارمنستان)، سسیگان، کرمان وسیستان. هرودت و استرابون مورخان یونانی که قبل از میلاد مسیح می زیسته‌اند در تشریح سفر بازگشت اسکندر مقدونی پس از فتح هند نوشته‌اند «اسکندر مقدونی سرزمین کرمان را برای تصرف هندوستان پیموده، هنگام مراجعت با لشکریان خود که حدود یکصد و بیست هزار نفر پیاده و پانزده هزار نفر سواره بودند به شهر کرمان وارد شد وفرمان داد که مدت یک هفته لشکریان وی در این شهر استراحت کنند و به جشن وسرور بپردازند و از این مطلب معلوم می‌شود که شهر کرمان در عصر تا چه حد وسیع آباد و پر نعمت بوده که توانسته این همه لشکر را به خود راه دهد و آذوقه آنها را فراهم سازد» (بر گرفته از کتاب از قلعه دختر تا دقیانوس تالیف محمد دانشور انتشارات مرکز کرمانشناسی)[۱۸][۱۹]

سراسرنمای نقشه قدیم ایران،ایالت بزرگ کرمان که چنداستان را در برمی گرفته است

در کتب تاریخی از عهد قدیم، چند جا به نام کرمانیان بصورت بخشی از ایران بر می‌خوریم هرودت گوید: پارسیها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده‌اند شش طائفه اولی عبارتند از: مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان در خصوص گرمانیان تصور می‌رود همان کرمانیان باشند. در کتیبه‌های هخامنشی ظاهراً مقصود از کلمه کارمانیا همان کرمان است.[۲۰][۲۱] بروس مورخ کلدانی وکاهن مردوک در ذکر فتح بابل توسط کوروش و مسلط شدن کوروش بر نبونید پادشاه بابل می‌نویسد:«... کوروش با او به رأفت رفتار کرده به کرمان تبعیدش کرد تا در آنجا سکنی گزیند، نبونید در آنجا تا آخر عمر بزیست ودر همانجا در گذشت» (برگرفته از حاشیه‌استاد باستانی پاریزی بر کتاب تاریخ کرمان بقلم احمد علی خان وزیری)[۲۲][۲۳] مرحوم احمد علیخان وزیری (مؤلف کتاب جغرافیای کرمان) معتقد است که حدود ۴۳۰ سال قبل از اسلام – به هنگام فتح کرمان بدست اردشیر – این محل گواشیر نام داشته که مرکز ولایت کرمان بوده‌است. بخشی از خانه‌های مسکونی مردم فقیر در پای دامنه‌های این دو تپه و قلعه شکل یافته بوده و بعداً با گسترش تدریجی شهر کرمان در جهت غرب توسعه یافته وبا توجه به توسعه ورونق اقتصادی در دوره‌های بعد از اسلام این شهر بتدریج نضج گرفته ورفته رفته بزرگتر شده تاجایی که وسعت آن به حدود دویست هکتار رسیده هم رسیده، با گذشت زمان وبه دلیل نا امنیمنطقه وحمله غارتگران ودزدان علاوه از حصارهای رفیعی که دور قلعه دختر وقلعه اردشیر کشیده شده بود گرداگرد شهر نیز حصاری بلند کشیده شد.

سراسرنمای ارگ راین، دومین بنای خشتی بزرگ جهان

باستانی پاریزی مورخ معاصر در کتاب وادی هفتواد به نقل از تاریخ ایران در زمان ساسانیان و همچنین در حاشیه کتاب تاریخ کرمان تالیف احمد علی خان وزیری آورده‌است «گشتاسب پسر لهراسب در سال ۵۷۷۲ از هبوط آدم به طالع میزان آن را بنا نهاد ودر آن بنای آبادانی نهاد وآتشکده ساخت و بعد از آن اسکندر رومی بر ایران مستولی شد و ممالک ایران را به ملوک طوایف بخش کرد، کرمان در تصرف اشکانیان بود در اواخر عهد ملوک طوایف در این خطه دلگشا، هفتواد نامی کرمانی، امیر بود قلعه‌ای در بالای کوهی بساخت. اردشیر بابکان که سر سلسله وپادشاه اول ساسانیان بود ملوک طوایف را در ایران برانداخت و به کرمان آمد. ملک هفتواد بستد به طالع میزان بنای این شهر عظیم گذاشت که اکنون آثار حصار و خندق آن خارج شهر باقی است و آنراموسوم به گواشیر نمود. ابن اثیر در جلد اول الکامل به نقل از طبری می‌گوید: «چون اردشیر به کرمان رفت در آنجا حاکمی بود که بلاش نام داشت وجنگ شدیدی در گرفت واردشیر در آن جنگ شخصاً شرکت داشت و بلاش را اسیر کرد و شهررا گرفت و فرزند خود را که نیز اردشیزر نمام داشت در آنجا گذاشت و..... و قلعه‌ای که بنام اردشیر معروف است شاید در زمان همین اردشیر بابکان وپسرش اردشیر که حاکم کرمان بود ساخته شده باشد وپیش از آن از قلعه دختر قلعه کهنه از شهر دفاع و حفاظت می کرده‌اند. بنای شهر کرمان تا قرن چهارم ه ق در جنوب شرقی قلعه اردشیر وقلعه دختر و در پار این دو قلعه شکل می‌گیرد واز قرن چهارم ه ق به بعد رشد شهر به سمت غرب بوده‌است و از قرن نهم به بعد رشد شهر و محلات آن از غربی ترین نقاط شهر شهر قدیم به سمت شمال وسپس به جانب جنوب شرق بوده‌است. در بخش سازمانی کرمان، و قبل از خراب کردن حصار، ۳۲ محله و جود داشته‌است که در حال حاضر اکثراً به صورت قدیمی خود وبعضاً به صورت مخروبه وبعضاً مخروبه و گاهی با انجام تغییرات جزیی باقی‌مانده‌است[نیازمند منبع]

پس از اسلام

میدان گنجعلیخان

در دوره اسلامی و مقارن با ۲۱ تا ۲۴ هجری قمری و سال‌های بعد از آن، کرمان همواره مورد هجوم اعراب قرار گرفت. در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان به شورش‌های مکرر دست زد ولی هیچ یک به سامان نرسید تا سرانجام در سال ۲۵۳ هجری قمری به تصرف یعقوب لیث، موسس سلسه صفاریان درآمد. پس از آن این سرزمین در زیر سلطه حکومت‌های قدرتمند زمان مانند سامانیان، دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت. در عصر غزنویان فرمانروایان خونریز و هوسران آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان، حکومت و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد. پس از حکومت ۱۵۰ ساله سلاجقه باز با حمله مغول بلای غز بر کرمان نازل شد. از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف در آورد. از اعقاب وی ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشید و دخترش نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود. این سلسله از ۶۱۹ تا ۷۰۳ ه. ق. در کرمان سلطنت کردند. در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکو پولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد. در سال ۷۱۴ هجری قمری مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد.

تیموریان از سال ۷۹۶ تا ۸۳۴ برکرمان فایق آمدند. سپس تنی چند از طایفه قراقویونلو در کرمان به قدرت رسیدند.

دروازه مسجد که آقامحمدخان قاجار از طریق آن وارد کرمان شد.

سلاطین صفوی از ۹۱۵ ه. ق. کرمان را به متصرفات خود افزودند در ۱۰۰۵ ه. ق.، گنجعلیخان از سوی شاه عباس صفوی به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد. در روزگار افول قدرت صفویان، افاغنه کرمان را به جزای شهامت و مقاومت در برابر آنان به خاک و خون کشیدند و نادرشاه افشار هم هنگامی به کرمان رسید که بر اثر کشتن رضاقلی میرزا (پسرش) به جنون آدمکشی مبتلا شده بود. او دستور گردن زدن مردم بی‌گناه را صادر کرد و یکی از بزرگترین قتل‌عامهای معروف تاریخ کرمان را به راه‌انداخت. نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال ۱۱۶۰ ه. ق. ضمن غارت و چپاول اموال مردم بسیاری مردان آن را سربریده و از کله آنان مناره‌هایی ساختند. محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده می‌شود یادگار آن فاجعه و تجدید کننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسف انگیز می‌باشد.[۲۴] کرمان به دلیل حمایت از آخرین بازمانده زندیه (لطفعلی خان زند) گرفتار خشم آقامحمدخان قاجار قاجار شد که به روایت تاریخ، هفت من (به روایتی بیست هزار جفت و به روایتی دیگر هفتاد هزار جفت) چشم از مردم در آورد. جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون محمداسماعیل خان نوری «وکیل الملک» و ابراهیم خان ظهیرالدوله به باز سازی شهر کرمان و دلجویی مردم بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان گذشته‌ها را به فراموشی بسپارند.[۲۵]

کرمان بزرگ در نقشه های قدیمی ایران

رشد مساحت شهر در طول تاریخ

Mahan asemoon.jpg

در سال ۱۲۹۳ هجری قمری دور شهر کرمان تقریباً یک فرسخ (۶ کیلومتر) به شکل قثا (خیار چمبر) وطولش از دروازه خراسانی (دروازه گبری) تا دروازه رق آباد (ریگ آباد) وعرضش از دروازه وکیل تا دروازه ارگ واین شهر با برج و بارو و خندقهایی به عرض تقریبی ده متر و عمق چهار متر، محصور بوده‌است. شهر کرمان مشتمل بر شش دروازه بوده‌است به این شرح ] خلاف حرکت عقربه‌های ساعت [ ۱- دروازه مسجد یا دروازه وکیل در محل فعلی میدان شهداء (مشتاق) ۲- دروازه ناصری واقع در شرق محله شهر ۳-دروازه گبری یا خراسانی ۴- دروازه سلطانی یا دولت ۵- دروازه ارگ یا دروازه باغ ۶- دروازه رق آباد وسعت شهر کرمان که تا اواخر قاجاریه ودر داخل حصار حدود دویست هکتار بود با تخریب حصارها که از دهه اول قرن حاضر با تخریب دروازها شروع شد وتا دهه ۴۰ ۱۳ ادامه یافت در سال ۱۹۶۹ میلادی مصدف با ۱۳۴۵ ه ش بر اساس نقشه‌ای که روگراستون ترسیم نموده‌است به ۴۰۰ هکتار رسیده‌است یعنی در نیمه قرن ۱۴ ه ش وسعت شهر کرمان دو برابر شده‌است. بر اساس آمار منتشر شده شهرداری کرمان محدوده خدماتی شهر در سال ۱۳۵۷ به ۳۰۷۲ هکتار ودر سال ۶۵ به ۵۰۸۸ هکتار ودر سال ۱۳۷۱به ۷۶۵۲ هکتار در سال ۱۳۷۵ ۱۱۰۰۰ هکتار ودر سال ۱۳۷۸ به حدود ۱۵۰۰۰ هکتار رسیده‌است. و اکنون در زمره کلانشهرهای ایران جای گرفته‌است.

نمایی از شهر کرمان

پایتخت بودن در دوره‌های مختلف تاریخی

شهر کرمان به دلیل اهمیتی که در ایران داشته در برهه‌هایی از زمان به عنوان پایتخت ایران مطرح بوده‌است. در برخی دوره‌ها چند پایتخت در زمان‌های مختلف و در دوران حکام و پادشاهان مختلف وجود داشته‌است. دوره‌هایی که کرمان در کنار برخی شهرهای دیگر پایتخت بوده‌است:

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها
خرید ساعتhttp://">ساعت
فروشگاه اینترنتی ساعت دیواری"> فروشگاه اینترنتی ساعت دیواری
خرید ساعت دخترانه">ساعت دخترانه
تبادل لینک"> تبادل لینک
خرید ساعت دیواری">خرید ساعت دیواری

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جواهری ناصر و آدرس zendegi-man.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان